ستاره های کم نور

ستاره ها شاید کم نور دیده شوند اما هر کدام خورشیدی در دل دارند. بستگی دارد در چه فاصله ای از آن ها باشید.

ستاره های کم نور

ستاره ها شاید کم نور دیده شوند اما هر کدام خورشیدی در دل دارند. بستگی دارد در چه فاصله ای از آن ها باشید.

خانه چند طبقه

در قدیم به دلیل استفاده از سنگ و چوب و خاک که استحکام کمی داشتن ، خانه ها معمولا یک یا دو طبقه بودن. پس از اختراع سیمان و میلگرد و تیرچه که استحکام خانه ها زیاد شد کم کم شروع به ساخت خانه های با تراکم بالا کردند و کم‌ کم به آسمان صعود کردند. ولی من دلایلی دارم که به نظرم اگر همچنان خانه ها دو تا سه طبقه ساخته بشود خیلی بهتر است.

اول - در زمان وقوع حادثه مثل زلزله امکان خروج از خانه های کم طبقه راحت تر است.

دوم - در صورت ایجاد حریق آتش نشانی به طبقات پایین تر راحت تر کمک رسانی می کند.

سوم -  فشار آب لوله ها اگر زیاد باشه به لوله ها آسیب جدی می زنه. یعنی اگه بخواهیم فشار آب را در حدی کنیم که به طبقه چهار برسه باید ضخامت لوله ها را دوبرابر الان کنیم و اداره آب هم اعلام کرده هیچ تعهدی برای اینکه آب را به طبقه دوم به بالا برسونه نداره. پس هر خونه ای مجبور می شه یه پمپ آب توی خونه اش بذاره که سر و صدای زیادش آرامش را از اون خانواده می گیره. و آبی درون مخزنی جمع می شه که احتنال آلودگی و رشد جلبگ و کاهش کیفیت آب مصرفی خانوار را منجر می شه.

چهارم‌ -وقتی جمعیت در سطح گسترده تری پخش بشه احتمال ایجاد ترافیک در خیابان های اون منطقه کمتر می شه. تراکم جمعیت کمتر = ترافیک کمتر

پنجم - وقتی ساختمان ها سر به فلک کشیده و بلند بالا نباشن احتمال جریان هوا و کاهش آلاینده ها بیشتر است. پس برای کم شدن آلودگی هوا بهتره خونه های کوتاهتری بسازیم تا هوای پاک تری تنفس کنیم.

ششم - از نظر پدافند غیر عامل در صورت حمله نظامی و یا بلایای طبیعی میزان خسارات انسانی  در مناطق با تراکم بالا بیشتر است. یعنی فرض کنید صد نفر توی یه زمین صد متری ایستادن و زلزله می یاد. و همون صد نفر توی زمینی با مساحت دویست متر ایستادن. حالا هر حادثه ای پیش بیاد زلزله حمله نظامی و ... تعداد تلفات در صد متر بیشتر از دویست متر است.

هفتم- هر چه تعداد طبقات بیشتر باشه هزینه ساخت اون خونه به صور ت تصاعدی بیشتر می شه. یعنی یه خونه چهار طبقه اندازه هشت تا خونه یک طبقه هزینه می بره.

هشتم - حریم خصوصی توی خونه راحت تر رعایت می شه 

نهم - امکان درخت کاری و شعار هر خونه یه درخت بهتر فراهم می شه.

.

پس به نظر می رسه راه حل تمام مشکلات تهران کاهش تراکم ساختمان هاست و برای این منظور اول باید از ادارات شروع کرد و ادارات را به جایی خارج از شهر منتقل کرد و تمام ساختمان های اطراف را مجوز دو طبقه داد. و اگه یه خط مترو مستقیم به مجتمع ادارات هم باشه و زیر زمین های لازم برای تخلیه جمعیت و پناه گرفتن هم ساخته بشه. از نظر پدافند غیر عامل از این وضعیت بغرنج که هر لحظه نگران زلزله تهران هستیم خارج می شیم.


موانع موجود برای اجرای این طرح

۱- قانون منابع طبیعی و قوانین زمین شهری که برای حفظ طبیعت انتشار جمعیت را محدود کردند. به نظر می رسد ما قوانین حفاظت از منابع طبیعی مون را از اروپا قرض گرفتیم. اشکال آن این است که ما در مناطق خشک و بیابانی زندگی می کنیم و گسترش جمعیت در مناطق بیابانی نه تنها تهدیدی برای طبیعت نیست. بلکه باعث احیا و رونق و زنده شدن بیابان می شه. ما در جنگل خونه نساختیم که هر خانه ای که ساخته بشه صدها درخت قطع بشه. پس حساسیتی که نسبت به مناطق جنگلی باید رعایت بشه نیازی نیست در مناطق بیابانی رعایت کنیم. ما قانونی در اسلام داریم به اسم احیا. یعنی زمینی که مرده هیچ سابقه کشت و زرع و ساخت و ساز نداره هر کس اون زمین را احیا کنه مالک اون زمین می شه. پس به نظر می رسه اگه از قانون خدا پیروی کنیم و از زمین هایی که خدا بهمون داده کمال استفاده راببریم. مشکل ترافیک و آلودگی هوا و مخاطرات پدافند غیر عامل برطرف می شه. 

۲- آب 

برای برطرف شدن مشکل آب مناطق پر جمعیت لازم نیست سنگ بستر مناطق کم جمعیت را بشکنیم و کل آب یه منطقه را بدزدیم تا بتونیم چند صباحی بیشتر زندگی کنیم.

 (مدیونی اگه فکر کنی منظورم تونلهای گلابه که آب زیر زمینی دو میلیون آدم را می دزده و چشمه و غنات هاشون را خشک می کنه زمین هاشون را بی ارزش می کنه و زندگی را توی استان چهارمحال نابود می کنه. فقط به خاطر نجات صنعت آلوده و پول ساز (برای یه عده خاص) در اصفهان) 

 خوب  راه حل چیه؟ استفاده از آب شیرین کن. دریای خزر و خلیج فارس به خاطر تجارت نفت آلوده شدن ولی دریای عمان به خاط اینکه به دریاهای آزاد راه داره اونقدر تمیز هست که بشه با فرآیند نه چندان پیچیده تقطیر تصفیه شون کرد و یکبار برای همیشه مشکل آب را حل کرد. می دونید که جنگ آینده جنگ آب است. پس باید امروز به فکر بود. اگه بشه از انرژی پاک هسته ای برای شیرین کردن آب استفاده کنیم دیگه نگران آلودگی هوا هم نیستیم. پس دیگه می تونیم دست از سر ساختن سد برداریم و برای تهیه برق هر استانی یه نیروگاه هسته ای ایجاد کنیم ، اینجوری از هدر رفتن برق در مسیر انتقال هم جلوگیری می شه. 

ما ایرانی ها با انتقال گاز با لوله به سراسر ایران ثابت کردم در صنعت لوله کشی استاد هستیم. اگه از همین توانایی مون برای انتقال آب تصفیه شده از دریای عمان به سراسر کشور استفاده کنیم ایران تبدیل به گلستان می شه .

قانون بهره برداری از صحرا و دریا

با شروع جنگ اکراین غله گرون شد و به تبع اون مرغ و گوشت.

توی کشور ما خاک به اندازه کافی هست. نیروی انسانی برای کاشت به اندازه کافی هست فقط مشکل آبه.

وزارت نیرو همه رودخانه ها و روان آب ها را برای تامین آب و برق شهرها لازم داره و اداره منابع طبیعی اجازه دست اندازی به زمین های موات را نمی ده.

زمین موات زمینی است که سابقه کشت و زرع در اون نباشه.

با قانون ملی شدن آب و قانون منابع طبیعی اجازه استفاده از منابع خدادادی از مردم ایران سلب شد. یعنی برداشت مجلس این بود که دیگه هیچ کس حق نداره چاهی حفر کنه و زمینی را کشت و زرع کنه. 

این دو تا قانون ۱۰۰ سال پیش تصویب شدن. 

با این دو تا قانون منابع در دسترس ثابت فرض می شه.

در این صد سال اگه رشد جمعیت را دو درصد فرض کنیم جمعیت ایران دویست درصد افزایش یافته. یعنی با منابع ثابت (عرضه ثابت) تقاضا حداقل دو برابر شده. یعنی داریم برای تصاحب منابع ثابت با هم رقابت می کنیم.

راه حل:

تنها مشکل موجود آبه. 

دو طرف ایران را آب فرا گرفته.

آبش شوره ولی همون طور که با تکنولوژی پیشرفته توانستیم توربین های عظیم برای تولید برق ایجاد کنیم ، سخت نیست که با شرکت های دانش بنیان با آزمون و خطا راهی برای شیرین کردن آب پیدا کنیم. 

پس در حال حاضر فقط مشکل قانونی است. 

یعنی اگه دولت و مجلس مجاب بشن که مقداری از زمین هایی که به موجب قانون منابع طبیعی قرق کردن را به مردم واگذار کنن. (اگه سختشونه اجازه ۹۹ ساله ببندن) و اجازه برداشت آب از دریای عمان را بدن. و زمین های دشت کویر و دشت لوت را اجاره بدن و اجازه بدن زندگی دوباره به نصف ایران برگرده. شاید هم تمام ایران. 

یه لوله آب شور مستقیم از دریای عمان به وسط کویر. یه کارخونه بزرگ برای تصفیه آب و زمین های گسترده جهت کشت. (رویای شیرینیه)


بعدا نوشت:

یعنی مجلس قانونی تصویب کنه که به دولت اجازه بده زمین های بایر را به مردم واگذار کنه (بفروشه یا اجاره ۹۹ ساله بده) از اون طرف به شرکت های تصفیه آب اجازه بده آب دریای عمان را تصفیه کنند و منتقل کنند به زمین های زراعی. مسلما مسافت مهمه پس از جنوب کشور مزارع کشت و صنعت ایجاد می شه و کم کم جمعیتی که به دلیل خشکسالی مجبور به مهاجرت به استان های شمالی شده بود را به شهرهای خودشون برمی گرداند. و کم کم خانواده هایی که جوان بیکار دارند. یا خانواده های جوان که با قانون جوانی جمعیت یه زمین برای کشت دریافت می کنند.  و یا لیسانسه های کشاورزی مجوز تاسیس مزارع کشت و صنعت می گیرند. نیاز کشور به غلات توی خود کشور تامین می شه. 

من واقعا نمی دونم شیرین کردن آب چقدر هزینه داره و یا انتقال آب دریای عمان چقدر هزینه بره ولی مطمئنم از هزینه واردات بیشتر نیست.